مجموعه فرهنگی مسجد جامع حکیم

مسجد جامع حکیم

حتما بخوانید!!؟

جمعه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۳، ۰۱:۵۰ ب.ظ
m(2827).jpg

حاج امین در خانه را کاملا باز کرد. تاکسی‌اش را از خانه بیرون آورد. به خیابان اصلی رفت . با حرکت آرام به کناره‌ی خیابان نگاه می کرد و مسافران را سوار می کرد. مسافرِ اول پیاده شد و گفت : آقا ! چقدر باید بدهم ؟
حاج امین به بالای شیشه‌ی جلو نگاهی کرد . زیر لب چیزی گفت. بعد به مسافر رو کرد و گفت: 100 تومان.


تاکسی پولش را گرفت و حرکت کرد.

اندکی بعد، مسافر دوم گفت: «آقا اینجا پیاده می شم. چقدر می شه »
دوباره حاج امین به بالای شیشه‌ی جلو نگاهی کرد . زیر لب چیزی گفت. بعد به مسافر گفت: 125 تومان.
مسافر از قیمت منصفانه اش تعجب کرد. آرام به شیشه‌ی جلو نگاهی کرد. روی کاغذ ساده‌ای با خط زیبا نوشته بود:



kabotar. امان ز لحظه‌ی غفلت که شاهدم باشی یا بن الحسن kabotar.

137612512923191.jpg
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۱۲/۱۵
مهران حکیم

نظرات  (۲)

لایک
لایک چیه؟؟!!! 
میتونین به جاش بنویسید  زیبا بود
خاهشا فرهنگ غربی رو رواج ندید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی